چه کسی کوکو رو دیده؟

بی شک کوکو شنل را می توان یکی از اثرگذارترین شخصیت ها در عرصه ی مد دانست. کسی که در زندگی  شخصی و حرفه ای اش راه طولانی و پرفراز و نشیبی را به زیبایی و با خلاقیت پشت سر گذاشت. این مقاله در مورد زندگی شخصی کوکو شنل -از ابتدا تا زمانی که وارد کسب و کار مد شد- است. در آینده در مورد مسیر و دستاوردهای این زن قدرتمند در صنعت بی انتهای فشن خواهم گفت.

این مطلب در دسته بندی دسته‌بندی نشده و در وبسایت بک استیج - پشت صحنه دنیای مد نوشته شده. با ما همراه باشید.

کودکی کوکو شنل

گابریل بونور کوکو شنل، در 19 اگوست 1883 در شهر سامور فرانسه به دنیا آمد. مادر گابریل در سن 32 سالگی درگذشت و پدرش که یک فروشنده ی دوره گرد بود، گابریل و دو خواهر دیگرش را به نوانخانه ی کلیسا فرستاد و برای همیشه آنها را ترک کرد. این ماجرا به قدری برای گابریل دردناک بود که به بچه های صومعه می گفت: « پدرم برای کار به آمریکا رفته و زمانی که خیلی پولدار شد بر می گرده و مارو از اینجا می بره». اما پدرش هیچ وقت برنگشت و گابریل در همان کودکی تصمیم گرفت که بزرگ شود.

جوانی کوکو شنل

گابریل و یکی از خواهرانش، صومعه را به قصد کار ترک کردند. آن دو روزها را در خیاط خانه و شب ها را به عنوان رقصنده و خواننده در کاباره می گذراندند. کوکو همیشه آرزو داشت که فرد مشهوری شود به همین خاطر به رقص و آواز در کاباره روی آورد و حتی بعدها شانس خود را در تئاتر هم امتحان کرد اما مشخص شد که در چیز دیگری استعداد و خلاقیت دارد.

یک شب که کوکوشنل و خواهرش در کاباره مشغول اجرای آهنگ “چه کسی کوکو رو دیده؟” بودند، به طور اتفاقی با بالزان آشنا شدند. بالزان مردی ثروتمند و تاجری مشهور بود. او حس شوخ طبعی و اعتماد به نفس کوکو را تحسین می کرد و از او خواست که به قصرش بیاید. درنتیجه کوکو برای ادامه ی دوستی و همراهی او، راهی قصر بالزان ها شد و تا 21 سالگی در آنجا زندگی کرد.

” چه کسی کوکو رو دیده؟ ” آهنگی بود که پدر گابریل برایش می خواند و به همین خاطر به او، کوکو هم می گفتند.

زندگی در قصر بالزان ها

در مدتی که گابریل در خانه ی بالزان اقامت داشت به خاطر مهمانی های او با مردم مرفه جامعه آشنا شد و دوست های فوق العاده ای پیدا کرد. یکی از این دوست ها، میسیا بود. یک شب که میسیا و همسرش به مهمانی بالزان رفتند، میسیا به طور اتفاقی کت شنل را می بیند و شیفته ی او می شود و صحبت های آن دو در مورد لباس، کلاه، تئاتر و خوانندگی همان جا شروع می شود. میسیا نقش پررنگی در زندگی شنل داشت و در ابتدای مسیر مد به او کمک زیادی کرد و تا زمانی که زنده بود، دوست صمیمی مادمازل شنل باقی ماند. از دوست های کوکوشنل در طول زندگیش می توان به سالوادور دالی و وینستون چرچیل بزرگ اشاره کرد.

عشق اول و آخر

در یکی از مهمانی ها، آرتور بوی حضور پیدا کرد. بوی از افراد سرشناس انگلیسی و دوست بالزان بود.او نامزد داشت و قرار بود که به زودی به دلیل مسائل کاری و سیاسیبا نامزدش ازدواج کند اما بوی و کوکو شنل شیفته ی هم می شوند و تا مدتی با هم زندگی می کنند. بوی عاشق کوکو بود و کوکو میدانست که ازدواج او صرفا جنبه ی تشریفاتی دارد و بوی مجبور است که به آن تن بدهد. با ازدواج بوی هیچ چیزی میان او و کوکو عوض نشد و هر ماه از انگلستان به فرانسه می رفت تا کوکو را ببیند.

آرتور بوی بود که پشتوانه ی او شد تا کوکو شنل راهش را به دنیای فشن را آغاز کند.

در سال 1919 آرتوی بوی براثر سانحه ی رانندگی در گذشت. این اولین و آخرین باری بود که کوکوشنل گریه می کرد.

زندگی حرفه ای کوکو شنل از کجا شروع شد؟

در قسمت بعد در مورد زندگی حرفه ای و مسیر شغلی کوکو شنل خواهم گفت. مسیری که تاثیرات زیادی بر روند مد دنیا و همچنین تولیدات پارچه گذاشت.