چرا باید برند داستان داشته باشد؟
هر برندی داستانی دارد. قدرت داستان سرایی در برند به ما یاد میدهد که چگونه ارزشهای معین را به هم مرتبط کنیم و چگونه تاثیرپذیری از داستان، زندگی ما را شکل میدهد. موفقترین فرمول برنده برای جذب مصرف کننده داستان سرایی است. طراحان مد و برندها در هنر خلق محتوای گیرا و گفتن داستانهای جالب توجه که مردم را فورا به خود جذب کنند، مهارت دارند. زمانی که این کار درست انجام شود، جهان بی نقصی از خلاقیت به روی ما گشوده میشود.
فشن شوها برای برندها و طراحان مد فرصتی را فراهم میکنند تا از عناصر قوی داستانسرایی بهره برند و برای بینندگان خود با تقویت زمینهها و داستانهای پشت مجموعههایشان الهام بخش باشند. داستان سرایی دید مردم به برند را شکل میبخشد. مردم خریدار برند نیستند بلکه خریدار داستان پشت برند هستند. داستانها به عنوان یک راهکار موثر به برندها در فروش محصول کمک میکنند.
این مطلب در دسته بندی بازاریابی مد و در وبسایت بک استیج - پشت صحنه دنیای مد نوشته شده. با ما همراه باشید.
داستان سرایی برند درباره جهانبینی است. در داستان است که ما پیوند با برند را کشف میکنیم. اگر قادر نباشید محتوای خود را به جهانبینی تماشاچی برند خود ضمیمه کنید، آن تماشاچی را به طور کامل از دست میدهید. محتوایی کار میکند یا برنده است، که اجتماعی از تماشاگران را بیابد که میخواهند جهانبینی ارائه شده توسط داستان شما را بخرند. چگونه میتوان این اجتماع را یافت و آن محتوا را ساخت؟
چگونگی ساخت اجتماع و محتوا در داستان برند
- پژوهش: ساخت محتوا باید عمدا نواحی اشتیاق شدید تماشاچی را مورد هدف قرار دهد. پژوهش به ما کمک میکند نوع داستانی که نیاز داریم بگوییم، نوع شخصیتهای مورد نیاز برای بقای داستان، و نوع بینندهای که میخواهیم داستان را برای او بازگو کنیم و بستر مناسب برای انتشار آن را تعیین کنیم.
- منطقه ارزش: تولید محتوا، توزیع محتوا، در دسترس بودن، و تعامل.
در دسترس بودن: دسترسی به محتوا بر اساس تقاضا در هر زمان، مکان و در دستگاههای گوناگون. تعامل: محتوا باید زندگی پویایی داشته باشد، تعامل ستون اصلی است- بازخوردهای کاربر، سازمان اجتماع، مشارکت.
- شخصیتها: داستان سرایی با شخصیتها زنده میماند. اما اینکه تا چه اندازه شخصیتهای شما میتوانند معتبر باشند به پژوهش شما بستگی دارد.
- پویایی (تحرک): یک داستان یک توالی است. یعنی باید حرکت داشته باشد. داستان قابل اعتماد باید ما را از جایی به جای دیگر ببرد. باید منجر به این شود که بیشتر معتقد شویم یا بیشتر تردید کنیم.
ساخت یک زمینه و داستان قوی بخش مهمی از فرآیندی است که در طراحی تاثیرگذار است. علاوه بر آن داستانی که منحصر به فرد باشد میتواند در مالکیت برند قرار گیرد و این باعث متمایز شدن آن برند میشود. اکنون برند سازی و بازاریابی کاملا به داستان سرایی وابسته است. محتوا عرصه جدیدی برای رزم برندها است. پیوندهای احساسی که پیامرسانی سنتی نمیتواند به آن دسترسی پیدا کند و ارزشهای مهارت و تیزبینی در داستان سرایی نمود پیدا میکنند. بازاریابی برند در کل درباره پیوندهای احساسی، نه آنچه مشتریان شما به آن فکر میکنند بلکه چیزی که احساس میکنند، است.