به عنوان یک طرفدار فیلم های کلاسیک ، علاقه مند به مد وینتیج و مرلین مونرو ، در مورد مد ، فشن و حس حال آن روز ها که در فیلم بلونده نمایش داده میشود ، هر بار هیجان زده می شوم. مگر میشود به دهه 1950 برگردید و فشن آن زمان را تحسین نکنید.
این مطلب در دسته بندی استایلینگ و در وبسایت بک استیج - پشت صحنه دنیای مد نوشته شده. با ما همراه باشید.
گذشته از بازسازی فشن آن دهه ، تماشای این فیلم برای من نویسنده، اصلاً آسان نبود. این فیلم یادآور دردناکی از اینکه۳۶ سال زندگی مرلین مونرو در این سیاره چقدر دردناک گذشته و به نظر می رسید که او هرگز لحظه ای به آرامشی که سزاوارش بود، نرسید.
با این اوصاف، اگر در زندگی مرلین نقاط مثبتی وجود داشت، آن تأثیری فرهنگی بود که بر جای گذاشت . تاثیری که تا به امروز به رشد خود ادامه می دهد.
مرلین مونرو همیشه نماد یک سبک بوده و یکی از چهرههای مهم در زرق و برق قدیمی دنیای هالیوودی ، در مرکز برخی از لحظات مهم تاریخ مد قرار داشته است.
از لباس صورتی زرق و برق دار او در”Gentleman Prefer Blondes”گرفته تا لباس سفید معروفش در صحنه مترو، فیلم “The Seven Year Itch”.
تاثیر مرلین مونرو بر زیبایی و استایل ، منحصر به فرد بود. کلمه “نماد” حتی نمیتواند بیانگر آن باشد. تاثیر سایهها ، لبهای قرمز براق، چهره درخشان و ابروهای کمانی هنرمندانه او در نسلهای بسیاری مشخص بوده است.
حتی کسانی که با فیلمها و دنیای مرلین مونرو یا زندگی غمانگیز او آشنایی ندارند، وقتی بلونده ، نسخه داستانی زندگی مرلین با بازی آنا دی آرماس، در 28 سپتامبرعرضه شد، شاهد یک شاهکار بصری بودند.
لحظاتی در فیلم بلونده (blonde) وجود دارد که ستاره فیلم ، آنا د آرماس بسیار شبیه مرلین مونرو است. اندرو دومینیک ، کارگردان این فیلم از جنیفر جانسون برای طراحی و استایل فیلم بلونده کمک گرفته است و جنیفر برای این فیلم بیش از 100 لباس آن هم فقط برای شخصیت مرلین از نو خلق کرده است.
تصویر مونرو به قدری توسط صنعت هالیوود کلیشه شده است که به راحتی می توان فراموش کرد شخصی پشت این برند نفس می کشد. اندرو دومینیک، کارگردان استرالیایی، با این فیلم مطمئناً میخواست انسانیت این نماد آمریکایی را بازگرداند.
یکی از آن عناصرفراموش نشدنی ، البته، باورنکردنی او سبک استایل ، لباس و آرایش مرلین بود، که باید در هر داستانی که در مورد او گفته می شود ، نشان داده شود. با من همراه باشید که به پشت صحنه این سریال برویم و مراحل تبدیل آنا دی آرماس به این ستاره بی نظیر را ببینیم.
کتاب مقدس ارجاعات
جالب است بدانید داستان فیلم براساس رمان جویس کارول اوتس که درباره مرلین مونرو و لحظات تاریک زندگی اش نوشته شده است ، ساخته شده است.
اما در این بین غیر از رمان کارول اوتس ، کتابی در بین تهیه کنندگان و طراحان همیشه در طی ساخت فیلم دست به دست میشد. کتابی مقدس!
جنیفر ( طراح فیلم ) می گوید :
وقتی وارد پروژه شدم، اندرو دومینیک تقریبا 10 سال کار روی این فیلم را آغاز کرده بود. اندرو یک کتاب 800 صفحه ای داشت که ما به آن انجیل ، کتاب مقدس، می گفتیم. داخل این کتاب پر از تصاویر مرلین مونرو بود. تصاویرمختلف و گاهی نادر که خیلی کم دیده شدند. من برگ های مختلف از این کتاب را روی دیوار های دفتر طراحی چسباندم. گاهی حتی صحنه هایی بود که تصویری وجود نداشت و فقط ارجاعاتی به آن شده بود و وظیفه ما بود که این صحنه ها را پر کنیم.
در پشت صحنه بلونده …
در مدت ده سالی که اندرو (کارگردان فیلم) روی داستان بلونده کار کرده بود، اطلاعات زیادی را بدست آورده بود. کتاب 800 صفحه ای معروف میانبری برای دنیای مرلینِ اندرو به جنیفر ( طراح فیلم) داده بود. از نظر جنیفر این میانبر هم دید منحصر به فرد و باورنکردنی از فیلم به او میداد ولی در عین حال وحشتناک!
در صحنه فیلمبرداری همیشه ، اندرو عکس صحنه اصلی را که در حال بازسازی آن بودند در کنار مانیتوری که تصویر زنده در حال فیلم برداری بود ، قرار داشت .
جنیفر می گوید :
این کار اندروهمیشه یادآوری میکرد که سختتر کار کنیم، عمیقتر بگردیم، دیرتر بیدار بمانیم، تسلیم نشویم، زیرا تلاش میکردیم به چیزی برسیم که قبلاً در فیلمهای اصلی کامل بود. همچنین، من نمیخواستم فقط شبیه یک کپی از واقعیت باشد، زیرا فکر میکنم کپی کردن بسیار آسان است. باید کار همان روحیه و حس حالی که در پروژه های اصلی وجود داشت را ، داشته باشند.
اگر فقط لباس را کپی کنید، از روند اصلی طراحی آن دور می شوید. من نمی خواستم فقط لباس ها را از مرلین مونرو روی آنا کپی و پیست کنم.
نکته جالب داستان اینجاست که گروه طراح سریال حتی به لباسهای آرشیوی مونرو دسترسی نداشتند و مجبور بودند که هر یک از لباس هایی که آنا د آرماس روی صحنه میپوشید، بازآفرینیهای سفارشی از لحظات بزرگ زندگی مرلین باشد.
حتی در مورد جواهرت بکار رفته در فیلم ، تیم طراح با جواهرات شوپارد تماس گرفت. اما برای داشتن این جواهرات سر ست ، باید ضمانت نامه ای به ارزش یک میلیون دلار به این برند داده میشد تا جواهرات با نگهبان مسلح سر ست حاضر میشد!
از «آقایان بلوندها را ترجیح می دهند» تا «خارش هفت ساله»
یقینا یکی از بزرگترین چالش های جنیفر جانسون و تیم طراحش ، چگونگی بازطراحی نمادین ترین ظاهر مرلین مونرو بود.
لباس های مرلین بار ها و بارها بازسازی شده بود؛ از نمایش های بلوار هالیوود ، درگ کویین ها ، استدیوهای یونیورسال گرفته تا حتی نسخه مدونا !
آفرینش مجدد
خلق مجدد لباس های مرلین مونرو هر کدام مشکلات مخصوص به خود و خاصی داشت.
برای مثال لباس سفید معروف چین دار در “The Seven Year Itch” بازطراحی سخت تری برای تیم داشت. لباس آنطور که باید مانند نسخه اصلی پرچین و مجلل در هیچ کدام از نمونه های موجود در بازار یا فروشگاه های انلاین ، نبود.
هر لباسی که برای این فیلم خلق میشد ، باید با بازیگر، با بدن او و صحنه هماهنگ می بود که بتواند حرکت کند.
برای مثال در لباس صورتی آیکانیک فیلم “Gentlemen Prefer Blondes” که مرلین مونرو از پلهها پایین میرود، واقعاً بسیار مهم بود که لباس واقعاً طبیعی و آزاد باشد تا بیننده باور کند که برای آنا طراحی شده است و او اکنون مرلین است.
اتفاقا در یکی از صحنه که آنا با لباس صورتی از پله ها پایین می رفت و زیپ پشت لباس شکست. نه به این دلیل که خوب دوخته نشده بود، بلکه بخاطر اینکه لباس برای آنا خیلی تنگ بود و دلیل آن هم این بود که اندرو (کارگردان) میخواست ، لباس ها پوست دوم آنا باشند. پس از شکستن زیپ ، تیم طراح آن را شبانه درست کردند و صبح روز بعد ساعت 7 دوباره به جلو دوربین رفت.
یا مثلا برای اینکه این لباس صورتی ایکانیک مانند دستمال توالتی دور آنا پیچیده نشده باشد و با هر حرکت آنا حرکت کند ، برای همین بعد از بررسی های زیاد عکس ها و نوشته های طراح لباس مرلین برای فیلم (ویلیام تراویلا) ، فهمیدن از نمد سبز روی میزهای بیلیارد استفاده شده.
استایل های مختلف مرلین در فیلم
هدف این بود که آنا تا حد امکان شبیه مرلین مونرو شود . برای همین استایل های نمادینی که برای آنا انتخاب میشد خیلی مهم بود.
استایل مونرو در خارج از پرده بزرگ سینما و هالیوود بسیار آرام تر و به دور از پولک ها و زرق و برق ظاهر فیلم او بود.
غیر از لباس صورتی و سفید معروف مرلین ، یکی از کلاسیکترین عکسهای مرلین، در لباس خالخالی آبی با همسر سومش، نمایشنامهنویس آرتور میلر است. در این عکس ها، مرلین هم شاد و هم منعکس کننده این حال خوبش است.
یکی دیگر از عکسهای صادقانه معروف این ستاره منحصر به فرد است با یقه اسکی مشکی، شلوار سفید و کفش ساده است.
در این فیلم لایه های زیادی از مرلین برای نمایش وجود دارد. مرلین فردی فوق العاده باهوش، خوش بیان و خوش صحبت بود که در عین حال می خواست جدی گرفته شود و این لباس یقه اسکی مشکی بخشی از آن بود؛ بسیار اروپایی و بسیار روشنفکرانه!
خلق نورما جین
یکی از چیز هایی که این فیلم سعی میکند نشان دهد ، تفاوت و دوگانگی بین نورما جین، یک زن آسیب دیده، و مرلین مونرو، بمب هالیوود است.
زمانی که مرلین روی صحنه نبود ، تبدیل به نورما جین میشد. در حقیقت ما نمی دانیم مرلین کجا بوده است، نمی دانیم کجا می رود، ما نمی دانم آیا آرایشگر او به خانه آمده است یا نه.
دور از لنز های دوربین ، کمد لباس های نورما شامل یقه اسکی مشکی نمادین و شلوار کاپری است. مرلین واقعاً می خواست با این استایل عنوان یک روشنفکر جدی گرفته بشود؛ سبکی مینیمال و فرانسوی. اما برای خلق نورما جین در خانه اش و به دور از لنز دوربین ها نیاز بود تا یک حسی طبیعی ایجاد شود. برای مثال ؛
ممکن است آن روز مرلین موهایش را مرتب نکرده باشد، یا حتی اگر در خانه باشد، از هفته گذشته آرایش نکرده باشد.
موها ، مژه ها ، لب ها و همه اجزا همان موارد قبلی هستن اما یک نسخه شکستهتر و طبیعیتر هستند.
تیم میکاپ اگر ارایش آنا را کم می کردند ، آنا شبیه خودش می شد و کمتر شبیه مرلین ، پس همیشه باید مقداری آرایش روی آنا می داشتند .
جادوی تبدیل آنا د آرماس به مرلین مونرو
تبدیل هر بازیگر زنی به مسلماً بزرگترین و شناختهشدهترین نماد زیبایی در جهان کار کوچکی نیست. حتی اگر هرگز فیلمی از مرلین مونرو ندیده باشید، همه تصویر شفافی از ظاهر او دارند.
برای تبدیل آنا به مرلین مونرو فقط یک تیم برای مو و آرایش او به رهبری جیمی لی مک اینتاش و تینا روسلر کروین نیاز بود تا این اتفاق بیافتد. به لطف هنر دست آنها، آنا د آرماس تقریباً از مرلین واقعی قابل تشخیص نبود.
سه ساعت آرایش مو و صورت در هر روز برای زنده کردن دوباره مرلین نیاز بود.
نکته جالب که منبع الهام این گروه برای آرایش های مرلین از آرایش های غیرمتعارف درگ کوئینهایی بود. “نکته ای که در مورد درگ کوئین ها بسیار جالب است این است که نه تنها آنها معمولاً آرایشگران واقعاً بسیار با استعدادی هستند، بلکه گاهی اوقات در بعضی موارد اغراق می کنند و همین موارد ، مواردی هستند که ممکن است شما هیچ وقت متوجه آن نشوید و بنابراین باعث می شوند دوباره برگردید و به نقاطی که جا انداختید، توجه کنید.
هدف این بود که آنا تا حد امکان شبیه مرلین باشد، اما گروه میک آپ از تکنیکهایی استفاده کردند که بر روی آنا کار کند، نه اینکه کار هایی که مرلین در گذشته انجام میداد.
برای مثال ، برای رنگ رژ و لب از رژ لب گرلین استفاده شد که شبیه به آنچه مرلین استفاده می کرده بود، و از پودر Max Factor برای صورت آنا استفاده شد. برای برق صورتش که مرلین از وازلین استفاده می کرده ، تیم میک آپ فیلم بلونده از کرم پودر شارلوت تیلبری استفاده کرد تا روی پوست د آرماس راحتتر بشیند.
از کلاه گیس تا تراشیدن ابرو های آنا
آنا برای داشتن موهای زیبای مرلین از کلاه گیس استفاده میکرد. نه فقط به خاطر این که چون در پروژه دیگری نیز کار میکرد ، بلکه به این دلیل که بافت موهای آنا به شدت با مرلین متفاوت بود؛ موهای آنا متراکم تر و کم موج تر بود در حالی که مرلین دارای موج و فر های درشت تر بود.
آنا مجموعاً پنج کلاه گیس در طول فیلمبرداری داشت، از قرمز نورما جین تا تقریباً سفید خالص. کلاه گیس ها در آخر هر روز شسته و با بیگودی و غلتک های فر حالت داده میشد تا حالت مو طبیعی داشته باشند و نرم باشند.
غیر از کلاه گیس برای اینکه خط رویش موی آنا دوباره سخته بشود و موهای تیره اش از زیر کلاه گیس مشخص نباشد ، از سه قطعه مصنوعی پروتز زیر کلاه گیس استفاده میشد.
اما وقتی صحبت از شکل واقعی صورت مرلین میشود ، همه اینها فقط با کانتور و کمی مزه که چشم های آنا را سنگین میکرد تا حالتش را عوض کند ، کافی نبود . تیم میک آپ حتی ابرو های آنا را تراشیدند تا به خواست خود به آن مدل بدهند.
بعد از ابرو نوبت شکل چشم سپس لب ها میشد. مرلین مژه های بلند تر، لب هایی کمانی داشت ودر عوض آنا چشم های گرد تری داشت برای همین کروین از مژههای زیادی برای سنگین کردن گوشههای چشم آنا استفاده می کرد.
نظر شما در مورد این فیلم چیست؟ آیا توانسته است به خوبی مرلین مونرو را به تصویر بکشد؟
بنظر شما چرا اندرو کارگردان کتاب جویس کارول را انتخاب کرده؟ آیا این یک انتخاب عمدی بوده ؟
نظر های خودتان را برای من بنویسد.