مقدمه:
هنر با تمام پارادوکس ها چیزی را به نمایش میگذارد که گاهی در دل زیبایی نماد زشتی و گاهی در دل زشتی نماد زیبایی است در حالت کلی همیشه پارادوکس ها در دنیای فشن جذاب بوده اند و باعث چرخش تفکراتی از جنس زشت و زیبا، سیاه و سفید میشدند. حال چیزی که طراحان لباس دنبال آن هستند فراتر از زشتی و زیبایی ها،سیاهی و سفیدی ها است،هنر در سال های اخیر همیشه از طریقی با سیاست جامعه و مشکلات هر جامعه همدردی و خود را در عمیق ترین چاه زندگی یافت کرده است مانند دادائسم که از دل جنگ جهانی اول پدید آمد یا حلقه شکم بند(اثر مک کویین)که هنرمندی افغانی نمونه ای مانند آن را برای اعتراض در برابر آزار و اذیت خیابانی در کشورش پوشید.پس هنرمندان میتوانند با جامه ای سفید زشت را زیبا و با جامه ای سیاه زیبا را زشت جلوه دهند در نتیجه زیبایی و زشتی چیزی نیست جز تصور من و شما حال اگر برگردیم و از مد مفهومی به دنبال جامه های سیاه و سفید بگردیم چقدر جنس روح آن دو را درک میکنیم.
این مطلب در دسته بندی طراحی لباس و در وبسایت بک استیج - پشت صحنه دنیای مد نوشته شده. با ما همراه باشید.
مد مفهومی با ری کاواکوبو:
مجموعه بهار و تابستان ۲۰۰۲ کم دی گقسو دقیقا زمانی در پاریس به نمایش درآمد که ایالت متحده آمریکا در حمله القاعده در ۱۱سپتامبر ۲۰۰۱ نیرو های خود را با نام رسمی عملیات بلند مدت آزادی به افغانستان فرستاد.کاواکوبو در آخرین لحظه تصمیم گرفت تا سربند هایی روزنامه ای برای مدل ها طراحی کند با چاپ تیتر روزنامه لوموند که شبیه کلاه خلبان های جنگ بودند به نظر میرسید که این طرح ها چیزی بیش از یک سربند و گویای بیانیه ای سیاسی هستند اما این پایان ماجرا نبود و کاواکوبو در کالکشن بعدی خود در سال ۲۰۰۳ با چاپ پیام های سرد و محکم روی لباس ها از جمله نقل قول(اکثریت همیشه در اشتباه اند)از سورن کی یرکگور فیلسوف دانمارکی به معقوله جنگ پرداخت.
مد مفهومی با کالکشن 2001 s/s پسر بد مد
کالکشن بهار و تابستان سال ۲۰۰۱ مک کویین با عنوان Voss اجرا شد.
در این کالکشن مک کوئین شرکت کنندگان را به اتاقی تاریک میفرستد,جایی که یک مکعب آیینه ای عظیم در وسط قرار داده شده است،قبل از شروع نمایش مهمان ها بازتابی از خود را درون مکعب میدیدند،مک کویین در این باره گفته است:«ایده این بود که چهره مردم را به خودشان بازگردانیم،میخواستم آنها را وادار به تفکر درباره ی خودشان کنم که آیا واقعا به همان خوبی که به خود نگاه میکنند هستند؟»
ولی این کالکشن به این تفکر ختم نمیشود زیرا پس از انتظاری طولانی فضای داخلی مکعب روشن میشود و فضایی شبیه به فضای داخلی یک بیمارستان روانی را نشان میدهد؛ و قسمت جذاب این ماجرا درون آن مکعب است که جعبه تیره تری وجود دارد که در آخر نمایش و همچنین این مقاله از آن رونمایی میشود.
اما مدل ها مانند بیماران روانی که در سالن بیمارستان قدم میزنند شروع به قدم زدن درون مکعب کردند.
نکته جالب توجه این است که مهمانان میتوانستند درون جعبه را ببینند،اما مدل ها نمیتوانستند بیرون جعبه را تماشا کنند،در واقع مدل ها زمانی که دست خود را بر روی آیینه ی دو طرفه میگذاشتند اولین نقطه تماس خود را با مخاطبان برقرار میکردند.
لباس های این کالکشن از پر گرفته تا لباس هایی با متریال پیچیده تر الهام گرفته از فیلم پرندگان آلفرد هیچکاک بودند.
و اما لحظات پایانی نمایش مکعب درون جعبه باز میشود، خانومی با سایر پلاس توسط پروانه ها به صورت کاملا برهنه احاطه شده است،آن خانوم در مرکز مکعب به صورت دراز کشیده قرار دارد و از طریق یک دستگاه تنفسی نفس میکشد.
اگر میخواهید به طور دقیق تمام پاراگراف بالا را درک کنید،کافیست سری به نقاشی
sanitarium1983 بی اندازید.
به طور کلی مک کویین در آن نمایش هر انتظاری که مخاطبان داشتند را درهم شکست.
در کامنت برای ما بنویسید که آیا انتظار شما از این کالکشن برآورده شد؟یا پسر بد مد برای شما تفکرات جدیدی ایجاد کرد؟