فشن شو بهار-تابستان 2009-2010 مککویین بدون شک جز ماندگارترین و به یاد موندنیترین فشنشوهاست، دلیلش رو میتونیم به 4 عامل وابسته بدونیم:
اولین عامل: مرگ مککویین
شاید اولین عامل مهم این فشن شو مککویین رو بتوانیم تراژدی مرگ مککویین در اثر خودکشی و آخرین دیدگاه و اثر هنری بودن این فشن شو بدانیم. دیدگاهی که به طور قطع میتوانیم بگویم بعد از مرگ مککویین در دنیای مد جای خالیاش رو میشود حس کرد.
این مطلب در دسته بندی طراحی لباس و در وبسایت بک استیج - پشت صحنه دنیای مد نوشته شده. با ما همراه باشید.
دومین عامل: کانسپت فشن شو
اسم این فشن شو که آتلانتیس افلاطون بود، مککویین از اسم جزیرهای که از نظر فیلسوفهای یونانی در زیر دریا وجود دارد، گرفته بود. مککویین با تکیه بر این نظریه و به دلیل بالا آمدن آب سطح دریاها و ذوب شدن یخهای قطبی، دنیایی رو تصور میکند که با کمک مهندسی زیستی، تکامل و زندگی معکوس شده و از زمین به دریاها منتقل میشود، و مردم میتوانند در این بازهی زمانی بد به مکان مقدسی مثل آتلانتیس بروند.
این فشن شو از نظر مککویین خیالی، وهم و افسانهای بود. با صحنهای از راکل زیمرمن که روی صفحهی بزرگ روی ماسهها دراز کشیده و مارها روی بدن لخت و برهنهاش به حرکت در میآیند شروع میشود. زیمرمن، مارها را در دستهای خودش میگیرد و در نهایت صفحه به یک الگوی متقارن پیچ در پیچ تبدیل میشود.
طراحی پارچه و لباس
مککویین لباسها و پارچههای این فشن شو را با الهام از موجودات دریایی و خزندگان طراحی کرده بود. طرح پارچهها شلوغ و پر جنب و جوش و با چاپ دیجیتال به چاپ شده بودند.
لباسها حجمهایی در کنار دست داشتند و در قسمت باسن و شلوارها از پهلو پهن و بزرگ میشدند. به نظر میرسد که مککویین با الهام از پوست کوسهها و دلفینها آنها را طراحی کرده است. رنگها در ابتدا سبز و قهوهای و رفته رفته به سبز و آبی و آبی آسمانی تبدیل شدند، که نشاندهندهی همون ایدئولوژی انتقال زندگی از زمین به دریا است. در انتهاییترین لباسهای فشن شو، لباسهایی رو میبینیم که بسیار شفاف هستن و به نظر میرسه ترکیب انسان و عروس دریایی یا انسان و موجودات دریایی و یک زندگی کاملا دریاییِ انسان رو نشون میدهند.
آرایش و کفش
آرایش این مدلها هم به تبع از موضوع فشنشو تبعیت کرده بود. در ابتدا مدلها صورتشان کم آرایش و بدون حس و حال بود گویی که مککویین قصد دارد زندگی بد و به آخر رسیدهی روی زمین را به تصویر بکشد. اما رفته رفته روی صورت مدلها گونههای برجسته و حجیم و همچنین موهایی که به شکل آبشش هستند و بافته شدهاند و با طرح پارچهها نیز همخوانی دارد را میبینیم.
کفشهای این فشنشو که به «آرمادیلو» معروف بودن، پاشنههای 12 اینچی داشتند. مدلها با پوشیدن این کفشهای گویی روی انگشتان پای خود راه میرفتند. در ابتدا مدلها از پوشیدن این کفشها امتناع کردند چون ممکن بود حادثهای چون زمین خوردن و یا شکستن پا برای آنها رخ دهد. کفشها اکثرا دارای تزییناتی بودند و برخی از آنها با فناوری چاپ سه بعدی شاخته شده بودند.
سومین عامل: پابلیک شدن فشن شو
فشن شو مککویین، توسط دو دوربین رباتیک با گردنهای انعطافپذیر که توسط ریلهایی در طول صحنه نمایش تعبیه شده بود حرکت میکردند، فیلمبرداری شد. فشن شو با فیلمی که دوربینها از حضار گرفتند و روی صفحه به نمایش درآمد شروع شد. سپس صحنه به رنگ سیاه و صفحه به رنگ سفید در آمد و اولین مدل به صورت سیلوئت در برابر صفحه سفید ظاهر شد.
مککویین این فشن شو را در اینترنت به دید عموم گذاشت، کاری که تا قبل از این به این صورت انجام نشده بود. تخمین زده شد که تا یک ماه بعد نمایش، حدود 40 میلیون نفر در سراسر جهان میتوانند این نمایش را به صورت رایگان تماشا کنند.
چهارمین و آخرین عامل: موزیک فشن شو
و به عنوان آخرین دلیل میتوانیم به لیدی گاگا، خوانندهای که در اون زمان بسیاری از محبوبیت و معروفیت خودش را مدیون پوشیدن لباسهایی بود که اصولا آوانگارد و هنجارشکن بودن و یک میلیون فالور داره اشاره کرد. لیدی گاگا قبل از فشن شو توییت کرد که آخرین آهنگ اون به اسم «Bad Romance» در جریان فشن شو مککویین ضبط میشود. در آخر فشنشو این آهنگ به آهنگ پخش شد.
جمع بندی
همانطور که با هم دیدیم، تمام موارد فشن شو از لباس گرفته تا طراحی پارچه، آرایش، مدل مو و…. به صورت خلاقانه در یک راستا قرار دارند. این راستا متناسب با هدف فشن شو که مککوییین در نظر داشته قرار دارد.
نظرتون چیه حالا؟ کدوم بخش این فشن شو بیشتر از همه براتون جذاب بود؟
یادتونه هدف و کانسپت فشن شو چی بود؟
اگه دنبال فشن شوهای دیگه مککویین هستی، یه سر اینجا هم بزن.