از این فشن شو مککویین به عنوان “فشن شویی که یکی از هیجان انگیزترین و تاثیرگذارترین لحظات تاریخ مد را رقم زد.” و همچنین “پرفورمنسی که هیچگاه فراموش نخواهد شد.” و “پرفومنسی که در میان 10 نمایش برتر هیجانانگیز مد در همه دورانها است” یاد میشود.
این مطلب در دسته بندی طراحی لباس و در وبسایت بک استیج - پشت صحنه دنیای مد نوشته شده. با ما همراه باشید.
هدف اول: فشن شو
این فشن شو مککویین به دلیل این که 13امین نمایش مد او بود، به “13” نامگذاری شد و آشکارترین ادای احترام مککویین به جنبش هنرها و صنایع دستی بود که بهترینهای این حرفه توجه مککویین رو به خودشون جلب کرده بودند. این فشن شو در یک انبار ضایعاتی که برای نگهداری کامیونهای نظافتی خیابان بود برگذار شد. رنگهای لباسها عمدتا برنز، بژ و عاج بود.و شامل نیم تنههای پیچیده و دامنهای حاشیهدار از رافیا، در حاشیههای از چوب بالسا به صورت نوار استفاده میشد. در ادامه دامنهای لباسها پنکه مانند شدند و رفته رفته ترکیب تور چیندار و لایه لایه به همراه چرم را در لباسها مشاهده میشد.
هدف دوم مککویین: ماموریت فشن شو
ورزشکار، مدل و بازیگر پارالمپیک “امی مولینز” که در قسمت پا دچار قطع عضو شده، روی پاهای چوبی که مککویین برای او طراحی کرده بود در طول ران وی حرکت میکرد. این پاهای چوبی که چکمههایی تا زانو و از جنس چوب گیلاس بودند، با طرحی از مککویین و توسط “گرینلینگ گیبونز” با دست منبتکاری شده بودند و از ارجاعات تاریخی مککویین به جنبش هنرها و صنایع دستی بود.
مولینز گفته بود که دوست داشته در این فشن شو مککویین شرکت کنه چون “ماموریت” او به چالش کشیدن نگرشهای غالب نسبت به زیبایی بود، او میگوید: “مردم همواره از من میپرسند چرا در حرفهای مشغول به فعالیت هستی (مدلینگ) که خیلی بر کمال جسمانی تاکید میکند؟ و من در پاسخ میگویم: “به همین دلیل است که من این حرفه رو انتخاب کردم، چون میخواهم به دلیل ناتوانیم زیبا دیده بشوم، نه بر خلاف آن”. هدف مولینز قوی نشان دادن زنان بود و معتقد بود زیبایی از درون میآید.
نکته جالب حضور او این بود که تعداد کمی در کت واک اطلاع از تصادف و قطع پاهای مولینگ در بچگی اطلاع داشتند. حتی بیشتر از یک نفر از او پرسیدند که آیا میتوانند چکمههای او را داشته باشند؟ و شاید همین پرسش مهر تاییدی بر به ثمر رسیدن ماموریت مولینز و مککویین باشد.
هدف سوم مککویین: پرفورمنس زن در برابر ماشین؛ جنسی اما تکان دهنده
در ادامه و انتهای فشن شو مککویین، شارون هارلو روی یک صفحهی گردان چوبی که بر روی استیج هست، با یک لباس سفید و چندلایه مشاهده میکنیم. شارون روی یک صفحه چوبی در حال چرخش هست در حالی که دو ربات با نواخته شدن کنسرت پیانو شماره 23 موتزارت زنده شدند و به شارون رنگهای زرد و سیاه پاشیدند. شارون با حرکت دادن بداهه دستها و بدنش، به گونهای عمل میکند که گویی قصد دارد از خودش در برابر این حرکات و پاشیدن رنگ دفاع کند.
طبیعت در برابر ماشین و ترس و احساس؛ دو مضمونی که مککویین مادامالعمر همراهش بود و از مضامین اصلی این پرفورمنس بودند. مککویین با قرار دادن رباتهای ماشینی، بار دیگه به احترامش به جنبش هنرها و صنایع دستی، با تضادی فاحش اشاره کرد.
شاید امروزه با دیدن این پرفورمنسش، به نظر برسد که مککویین چشماندازی آشفته، اما به نوعی شاعرانه از زمان کنونی ما اشاره میکند.
جمعبندی
با مرور فشن شو مککویین با همدیگه دیدیم که یک فشن شو میتواند بیش از یک هدف داشته باشد و علاوه بر این که به نمایش لباسها میپردازد، به اهداف و مواردی که برای هنرمند و گاه جامعه دغدغه هست نیز اشاره کند. این موارد رو در فشن شوهای هنرمندای آوانگارد به طور شاخص و برجسته میتوانیم مشاهده کنیم.
هووم نظر شما چیه؟ به نظر شما آیا همین که رسالت یک فشن شو ارائه صرف لباس باشه، کفایت میکنه؟
بیشتر چکمههای مولینز توجه شما رو به خودش جلب کرد یا هدف مولینز از انتخاب شغلش؟