عیسی مسیح (ع) بدون شک یکی از مشهورترین مردانی است که تا به حال زندگی کردهاست که تصویر او بر روی نقاشیها، مجسمهها و سایر هنرهای دیگر ثبت شدهاست. در طول چند دهه گذشته، بارها و بارها این سؤال مطرح شده که عیسی چگونه به نظر میرسید. همانطور که هنر در طول قرنها توسعه یافته، تصاویر عیسی منعکسکننده ویژگیها، روندها و ارزشهای دورههای هنری بود که در آن خلق شده که این روند تحولات باعثشده که تصاویر زیادی از عیسی مسیح (ع) به دست ما برسد و حتی بر ابهام این موضوع افزوده که در واقع، حضرت چه شکلی بودهاست؟
این مطلب در دسته بندی طراحی لباس و در وبسایت بک استیج - پشت صحنه دنیای مد نوشته شده. با ما همراه باشید.
حضرت عیسی مسیح (ع)، پیامبر خدا سراسر لطف و مهربانی و محبت بود. او در میان قومی ستمکار و کینهورز و در سرزمین یهویه (فلسطین امروزی) ظهور کرد تا مردم را به نیکی و دوستی هدایت نماید. مسیحیان به خاطر محبت و انسی که به مسیح (ع) داشتند، برای گرامیداشت و تقدیس او، تصاویری از زندگی و تصلیب او میکشیدند. اما چیزی که در ثبت این تصاویر تاثیرگذار است این است که از صدرمسیحیت تاکنون، هنرمندان متناسب با هردوره تاریخی و تحولات اندیشه و فلسفه و البته سبکهای هنری رایج آن دوره، به بیان احساسات و اندیشههای خود پرداختهاند و تحولات هر دوره تاریخی نسبت به دوره ماقبل خود شرایطی را فراهمآورده تا هنرمند فضای تازه و جدیدی را تجربه نماید.
همچنین تصاویر عیسی مسیح (ع) متاثر از مکاتب قرون نخستین و ویژگیهای قومی و فرهنگی سرزمینی است که تصویر در آن ایجاد شدهاست، مانند تصویرهای کاتولیک و ارتدکس که برعکس غربیها که واقعگرایی را هدف قرار میدهند، بیشتر تمایل به نمادپردازی دارند و در نمادهای شرقی توجه کمتری به تناسبات و فضا و چشمانداز دارند و هدف آنها، رسیدن به فراتر از واقعیت زمینی به معنای معنوی است.
آشناترین تصویری که ما از عیسی مسیح (ع) داریم، مردی با موهای بلند قهوهای روشن و ریش بلند و اغلب با پوست نسبتا روشن و چشمان آبی در جامههایی بلند با آستینهای گشاد است که اغلب در آثار هنری به تصویر کشیدهاند.
از بازسازی دیجیتالی یک مرد یهودی که در سال 2001 که برای یک مستند بیبیسی به نام پسر خدا ساختهشده، مطالب زیادی بدست آمدهاست. این مستند بر اساس یک جمجمه باستانی ساخته شده و با استفاده از آخرین فناوری، تصویر سر یک مرد تنومند (همانطور که بوده) با صورت پهن و بینی بزرگی را شبیهسازی میکند که بسیار متفاوت از تصویر هنرهای غربی از وی است. همانطور که تحقیقات نشان میدهد، رنگ پوست زیتونی و موها و ریشها سیاه و کوتاه است و بینی، لبها، گردن، چشمها، پلکها، ابروها، بیان پوشش چربی صورت، کاملاً حدسی است زیرا قرار دادن گوشت روی جمجمههای باستانی علم دقیقی نیست.
اما ظاهر افراد فقط به بدن فیزیکی آنها خلاصه نمیشود و نوع پوشش و نحوه ظاهرشدن در اجتماع میتواند اطلاعات زیادی از هویت فرد به ما بدهد.
بنابراین ظاهر عیسی مسیح (ع) ارتباط زیادی با لباس و پوشش او دارد. و سوال این است که با در نظرگرفتن اینکه یک مرد یهودی خاورمیانهای بود، در نظر مردم آن زمان چگونه به نظر میرسید؟
قابلذکر است که علاوه بر تاثیراتی که دوران تاریخی و سبکهای هنری برچگونگی ثبت تصاویر، گذاشته، کتابهای انجیل نیز تاثیر زیادی بر روی نحوه و موضوعات این تصاویر گذاشتهاست که در ادامه بیشتر به این موضوع میپردازیم.
انجیل
كتاب مقدس مهمترين منبع شمايلنگاري مسيحي است . بنابراين، بسياري از وقايع، موضوعات و صحنههاي موجود در اين كتاب، توسط هنر مسيحي اخذ شدهاند . رويكرد هنر مسيحي در زمینه اقتباس از كتاب مقدس همواره رويكرد واحدي نبودهاست و در طول تاريخ، با توجه به گرايشهاي غالب تفسيري زمانهاش، به بازنمايي موضوعات اين كتاب پرداختهاست. از اين حيث ميتوان اذعان شمايلنگاري مسيحي را نوعي تفسير كتاب مقدس محسوب کرد.
کتاب مقدس سرنخهای کمی در مورد ظاهر فیزیکی مسیح ارائه میدهد و بیشتر آنچه در مورد عیسی میدانیم از چهار کتاب اول عهد جدید، اناجیل مَرقُس، مَتی، لوقا و یوحَنا میآید که توانسته منبع خوبی برای الهامگیری هنرمندان باشد. با مشاهده تصاویری که از نقاشان انجیلهای چهارگانه الهام گرفتهاند، مارا با تاثیر روایات انجیل در هنر نقاشی مسیحیت و با هنرمندانی که تلاش میکند تصاویر مقدسی که با کلمات تفسیر میشد را در قالب تصاویر دیدنی درآورد، آشنا میسازد.
در نقاشیهای حضرت عیسی مسیح (ع) معمولا به چهارموضوع پرداخته میشود:
۱.نقاشیهایی که به بیان مصیبت پرداختهاند که همانا مصلوبنمودن حضرت است.
۲.نقاشیهایی که به شام آخر موسوماند و نقطه عطف زندگی حضرت میباشند.
۳.نقاشیهایی که به مریم باکره و کودک مشهورند و به زندگی حضرت در دوران تولد و کودکی آن حضرت و تصاویر پیِتا (مادر و پسر مرده) مربوط میشود.
۴.نقاشیهایی که آن حضرت را با توجه به روایات انجیلها در حال تعمید، سفر، مباحثه، شفای بیماران و اعجاز، بره خدا، آن حضرت نشان میدهد.
لباس یهودیان
تعیین اینکه چه لباسی در روزگار عیسی مسیح (ع) میپوشیدند به طرز شگفتآوری پیچیده است. در اناجیل یا ادبیات مسیحی باستان، هیچ توصیف دقیقی از ظاهر عیسی وجود ندارد. اما به جزئیات کوچک و ابتدایی اشاره شدهاست. بیشتر وقایع و روایات کتاب مقدس عبری (عهد عتیق) و عهد جدید در اسرائیل باستان اتفاق میافتد، و بنابراین میتوان نتیجه گرفت که بیشتر لباسهای کتاب مقدس، لباس عبری باستان است. مردم (زن و مرد) آن زمان یک لباس زیرین و لباس بیرونی میپوشیدند که شکلی شبیه به هم داشتند ولی در جزئیات و البته رنگ متفاوت بودند. چرا که کتاب مقدس یکی بودن لباس زن و مرد یا اینکه زن لباس مردانه بپوشد یا بالعکس را مکروه میداند. برای مثال لباسهای زنانه معمولا رنگی بودند و مردان اغلب لباسهای ساده بیرنگ میپوشیدند اما تعیین جزئیات بیشتر دشوار است.
این دشواری از دو مشکل اساسی ناشی میشود. اول، باستانشناسی شواهد کمی از لباسهای باستانی پیدا میکند، زیرا مانند سنگ، سفال و برخی استخوانها ماندگاری ندارند. ثانیاً، یهودیان (در سدههای نخست) تقریباً هرگز چهرههای انسانی را در هنر خود نشان ندادند. بنابراین تنها منبع ما نقاشیهای دیواری مصری یا آثار هنری یونانیان و رومیان باستان و کتاب مقدس هستند. با توجه به این آثار بدست آمده متوجه میشویم که در طی قرون متمادی و اتفاقات رخ داده مختلف مانند تسلط یونانیان و رومیان براین سرزمین، یهودیان و مسیحیان اولیه پوشش خود را از تمام مردمان اطراف مانند مصریها، سوریها، کنعانیها و فنیقیها، آشوریها و بابلیها، یونانیها و رومیها وام گرفتند.
Ezor
در نقاشی دیواری مصری ما معمولا مردان جوانی را میبینیم که لباس کمربندی به نام اِزور یا ایزور به تن داشتند که این لباس به عنوان قدیمیترین و ابتداییترین لباس یهودیان شناخته میشود که مانند پیشبندی بوده و با یک کمربند به نام حاگور، به دور کمر بسته میشد و معمولا یک تکه پارچه ساده یا از پوست حیوانات بودهاست. انجیل متی، حضرت یحیی را با چنین لباسی توصیف میکند.
Chiton
بعدا چیتون(chiton) جای ایزور را میگیرد که رایجترین لباس دوره بودهاست.
درحالحاضر اطلاعات زیادی در مورد لباس در قرن اول و دوم یهودیه وجود دارد، زیرا قطعات بسیاری از تونیکهایی که در آن زمان توسط مردم پوشیدهشدهبود، در غارها و مقبرههای مجاور دریای مرده (بخاطر آب و هوای خشک) بدست ما رسیدهاست. در انجیل یوحنا گفتهشده که مسیح تونیک (chitōn) میپوشید که قدیمیترین آنها برای مردان، معمولاً بدون آستین، گشاد و کوتاه و کمی تا زیر زانو بودهاست. تونیکهای کوتاه (تا روی زانو یا بالا ساق پا) توسط بردگان، سربازان و کسانی که به کارهایی که نیاز به تحرک داشتند میپوشیدند و فقط افراد بسیار ثروتمند تونیکهای بلند میپوشیدند که به آن سّدین (sādhı̄n) گفتهمیشد که از کتان نازکتر و آستیندار بودهاست.
در زبان عبری کلمه تونیک حلق به معنی «تقسیمشده» است که برای لباسی بکار میرود که از دو قسمت پشت و جلوی لباس تشکیل شدهباشد. آستین تونیک، بخش جدایی نیست و بسته به عرض پارچه تونیک (عرض مستطیل) میتواند بلند یا کوتاه باشد.
همانطور که گفتیم، به علت گرمی هوا، این لباس بیشتر از جنس کتان بوده (جنسی که مردم آن منطقه مثل اریحا و مصر نیز از آن استفاده میکردند) اما مواردی از جنس، پنبه، یا گاهی پشم نرم یا موی شتر (نوع غیرمعمول که برای پارچه گونی بکار گرفتهمیشده وگفتهمیشده یوحنا از آن استفاده میکرده) بوده و در فرهنگ آن زمان، مردی که فقط این لباس زیرین را پوشیدهبود، برهنه بوده و هیچ چیز زیر لباس زیرین پوشیدهنمیشد و در زمانهای بعد، هر کسی که فقط لباس زیرین را میپوشید، برهنه توصیف میشد.
این لباس معمولا در کمر بسته میشده که کمربند، نواری از پارچه کتان، طناب یا چرم (دربرخی منابع، بند ناف) بود که میتوانستند آن را شل یا سفت کنند.
Simlah
علاوه بر تونیک زیرین، تونیک بیرونی به صورت نوعی عبا یا روپوش که به آن سیملَه میگویند، بر روی تونیک داخلی پوشیدهمیشد. شامل یک نوار پارچهای مربع یا مستطیل با سوراخی برای سر بود. گاهی اوقات آستین داشت و گاهی بیشتر شبیه پانچو بود و قسمت بازوها بریده شدهبود. بسته به جایگاه، میتواست جلو باز یا جلو بسته باشد. این لباس هنگام نماز و در اجتماع پوشیده میشد و مردم بدون نوعی لباس بیرونی در انظار عمومی بیرون ظاهرنمیشدند.
از آنجایی که تونیک بیرونی بلند و حالتی افتاده داشت، معمولاً آن را با کمربند میبستند و باعت آسانشدن کار و راهرفتن میشد. این کمربند اغلب با گلدوزی یا حتی سنگهای قیمتی تزئین میشده و معمولا یک کیف یا کیف پول اغلب به آن متصل میشد.
The Cloak
این لباس، شالی شبیه به هیمتیونهای یونانی است و آن را به دور بدن روی تونیک میپیچیدند و سپس بر روی شانه آویزان میکردند. گفته میشود که طول این شالها نزدیک به دو متر بوده و معمولا قد آن تا زانو با آستین (تا آرنج) میرسیدهاست. این لباس همچنین به عنوان ملحفه یا پتو توسط فقرا و یا برای حمل لوازم استفاده میشدهاست. (در برخی منابع گفتهمیشود که این پوشش بر روی تونیک زیرین پوشیدهمیشده و به دلیل سختی در پوشیدن آن و برای آسانشدن کار، تونیک رویین که نوعی سادهشده ازین پوشش به شمار میآید، پدید میآید که بسته به مقام اجتماعی فرد میتوانسته جلوباز یا جلوبسته باشد.)
این شال، چهارگوش بزرگ و حاشیهدار هنگام نماز، بر روی سر قرار میگیرد که مردان یهودی منگولههایی (به نام tzitzit) با بند آبی به چهارگوشه هیمتیونهای خود وصل میکردند که حضور دائمی دستورات خداوند را به آنها یادآوری میکرد. رنگ آبی برای tzitzit از یک نوع حلزون دریایی مدیترانه (murex) بدست میآمد که قدیمیها (عمدتا فنیقیها) رنگهای آبی و بنفش را از آن به دست میآوردند. ولی از آنجایی که بدستآوردن آن دشوار بود، رنگ سفید را جایگزین آن کردند.
همچنین در دوران عهد عتیق، بیشترِ مردم – زن و مرد – شال یا خرقهای از پشم یا کتان(سبک) میپوشیدند و یونانیان آن را با عنوان stolḗ به معنی خرقه سفید رنگ آن را ترجمه کردند که به دور گردن آویخته میشدهاست.
Tefillin or phylacteries
علاوه بر منگولههای تزیتزیت، یهودیان در زمان عهدجدید از جعبههایی حاوی آیات کتاب مقدس هستند که با بندهای چرمی به پیشانی و بازو متصل شدهاند، استفاده میکردند. طبق گفتهها مسیح از سایز کوچک این صندوقها استفاده میکردهاست.
Na’alim
به صندلهایی گفته میشود که برای محافظت از پاها از سوختن شن و رطوبت استفاده میشد که از جنس چوب، با بندهای چرمی هستند. یهودیان در داخل خانه صندل نمیپوشیدند. به محض ورود به خانه و یا در محراب آنها را در میآوردند.
لباس حضرت عیسی مسیح (ع)
همانطور که گفتهشد و با توجه به تاثیرات رومی، در قرن اول، لباسهای بلندی برای مردان وجود داشت که گفتهمیشود مسیح از آن ها استفاده نمیکرده و تونیک میپوشیدهاست.
بیشتر تونیکها از دو تکه (پشت و جلو) ساخته که در شانهها و پهلوها دوخته میشدند اما گفتهشده که لباس عیسی تنها از یک تکه پارچه (تا کردن یک مستطیل پارچه از وسط و دوختن کنارهها و ایجاد دهانههایی برای سر و بازوها ساخته میشد) ساخته شدهبود که به لباس بدون درز معروف است و یک سوراخ برای سر و دو سوراخ برای بازوها داشت. این عجیب است زیرا و تونیکهای یک تکه در قرن اول یهودیه معمولاً زیرپوشهای نازک و سادهای بودند و گفته میشودکه لباسهای بدون درز در آن عصر، به عنوان لباسزیرهای بزرگان، فقرا و لباس کودکان استفاده میشدهاست. پس می توان نتیجه گرفت که استفاده این لباس توسط مسیح میتواند با مسئله توجه به فقرا مطابقت داشتهباشد.
بنابراین او لباسهای بلند و لباسهایی که با پارچههای بسیار ظریف، نرم و گرانقیمت، مانند ابریشم و کتانی درجه یک را نمیپوشید و هر نوع لباسی که با موقعیت و ثروت مرتبط بوده را رد می کردهاست و معمولا هم همراه با یک عصا تصویر میشدهاست. همچنین همواره افراد خود را پوشیدن لباسهای ساده (و پوشیدن تنها یک تونیک) تشویق میکردهاست و به طور کلی از دریافت هرگونه احترام از طریق پوشش پرهیز میکردهاست.
همینطور در بخشی از انجیل مرقس از پوششی بدین شکل آورده شدهاست که مسیح پوششی شال (ردا،شنل) مانند که یونانیان به آن هیمَتیون میگفتند، میپوشیده که در لبههای آن منگولههایی داشت (یک طلیت کاملاً یهودی به شکلی که در دوران باستان بود). ردا که معمولاً از پشم ساخته میشود، میتواند بزرگ یا کوچک، ضخیم یا ظریف، رنگی یا خام (بی رنگ) باشد، اما برای مردان ترجیح دادهمیشود که انواع رنگنخورده را انتخاب کنند. این پوشش، گاه به صورت تک در هوای گرم (گاه نیز در انجیلها تصور میشود که او بجای تونیک تنها هیمتیون به دور کمر خود پیچانده و در زیر آن برهنه است) و اغلب در هوای خنک تر، برای محافظت از سرما روی تونیکها پوشیده میشدهاست. همچنین طبق گفته کتاب مقدس، آنهارا پهن میکرده و انواع محصولات و لوازمشان را میتوانستند در آن حمل کنند و همچنین بدلیل سفرهای زیاد، از آن برای رختخواب استفاده کنند.
آیا لباس عیسی مسیح (ع) رنگی بودهاست؟
همانطور که پیشتر دیدیم، در بیشتر پرترههای مومیایی مصری (از اول تا سوم میلادی)، مردان لباسهای رنگنشده یا سفیدی از کتان یا پشم میپوشندو ما زیاد این رنگ آمیزی را برای لباس عیسی در هنر میبینیم.
همانطور که گفتهشد لباسهای رنگی معمولا برای لباسهای زنانه استفاده میشده و اجتناب از لباسهای رنگی نوعی مردانه جلوه دادن لباسهای مردان به شمار میرفت. اما این مسئله همیشه یک انتخاب بود و نه یک قانون. بنابراین ما افراد با طبقات اجتماعی بالا را میبینیم که برای نشاندادن ثروت و جایگاهشان از لباسهای رنگی استفاده میکردند.
اناجیل به ما نشان میدهد که یک ردای پادشاهی باید قرمز یا بنفش باشد و طبق گفتهها عیسی معمولاً این رنگ را نمیپوشید. اما در انجیل متی، هنگام مصلوب شدن عیسی،سربازان رومی قبل اعدام و برای تمسخر و آزار او، لباس های او را در آورده و لباس های زیبا و ارغوانی (قرمز)، به او میپوشانند و تاجی از خار بر سر او میگذارند.
جمعبندی
طبق آنچه گفته شد، سرنخهای بسیار کمی از پوشش حقیقی حضرت عیسی مسیح (ع) برجای مانده و بهترین منبعی که هماکنون برای کشف پوشش وی در عصر خودشان به دست ما رسیدهاست، کتاب مقدس است. اما از آنجایی که موضوعات مذهبی همواره از مضامین مورد توجه هنرمندان، در دوران مختلف تاریخ بوده، امروزه تصاویر بسیار زیادی از حضرت به دست ما رسیدهاست و این تنوع توانسته در روند شکلگیری هنر مسیحیت در تاریخ نقاشی نقش بسزایی ایفا نماید.