در قرن بیستم، ترندهای مد در ارتباط با توانمند شدن زنان با سرعت بیشتری نسبت به قبل تکامل یافته است. در این مقاله به بررسی تغییرات فرهنگی جامعه در دهههای 90، 80، 70، 60، 50، 40 و 30 در انعکاس بالندگی زنان در جامعه می پردازیم.
این مطلب در دسته بندی دستهبندی نشده و در وبسایت بک استیج - پشت صحنه دنیای مد نوشته شده. با ما همراه باشید.
روند مد در طول قرن بیستم به دلیل رویدادهای مهمی که رخ می داد همیشه در حال تغییر بود. با این تغییرات سریع، جامعه باید خود را وفق می داد. همزمان با این رویدادها در تاریخ، جنبش زنان آغاز شد که نقش مهمی در توانمندسازی زنان داشت . رویدادهای خاصی در تاریخ قرن بیستم به طور کلی با رشد زنان مرتبط است. به ویژه برای به دست آوردن سهم بیشتری از نیروی کار، باید لباس زنان تغییراتی می کرد. در واقع جنبش زنان در مورد اقتصاد و بقای آنها بود، اما محصول جانبی آن زنانی توانمند بود.
بازار کار و روند مد در در طول دهه های 30 و 40
تاریخ آمریکا تحت تاثیر دو رویداد مهم بود . (رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم) بنابراین، بازار کار برای زنان کاملاً محدود به مشاغل یقه صورتی بود، مانند: مشاغل اداری، پرستاری، منشی فروشگاه، منشی و غیره. مشاغل اساساً خدمات محور بودند و نیازی به آموزش اضافی نداشتند. در آن زمان، دیپلم دبیرستان تمام مهارت های تایپ و اداری را به یک زن می داد. مد در دهه های 30 و 40 منعکس کننده دوران افسردگی ملتی بود که از جنگ جهانی اول بیرون آمد و وارد جنگ جهانی دوم شد. برخی از مواد و پارچه ها گران بودند و به راحتی در دسترس نبودند زیرا منابع ایالات متحده بر روی تلاش ها و نیازهای جنگ متمرکز شده بود.
بازار کار و روند مد در دهههای 50 و 60
جنبش زنان در اوج بود و صدای آنها شنیده میشد. در حالی که زنان مرزهای قدرت خود را پیش میبردند، مردان سعی میکردند از این راه خارج شوند و نقشهایشان در خانواده تغییر میکرد. برای برطرف کردن نیازهای خانواده ، باید هردومشغول به کار می شدند که به این معنی بود که زندگی خانوادگی شروع به تغییر کرد. پس از جنگ، زنان تشویق شدند تا بعد از دبیرستان تحصیل کرده وبخشی از درامد خانواده محسوب می شدند.
دنیای فنی در حال تغییر بود و جامعه و فرهنگ به زنان آموزش دیده برای کار در مشاغل نیاز داشت. با افزایش جمعیت، نیاز به معلمان بیشتری وجود داشت و زنان تشویق شدند تا تدریس کنند، زیرا این شغل بهعنوان یک شغل سنتی زنانه «مناسب» برای زنان تلقی میشد.
مدهای دهه 1950 به سبک های سنتی و محافظه کارانه تبدیل شدند. زنان دامن های پرچین می پوشیدند، ، زیرا پارچه بسیار در دسترس بود و ظاهر بسیار آراسته تری داشت. در همه سطوح اقتصادی مد جریان داشت.اقتصاد ایالات متحده در حال رشد بود و مردم عموماً درآمد بیشتری داشتند. زنان به تعداد بیسابقهای وارد بازار کار میشدند که به طور مستقیم بر آنچه درفشن به آن نیاز داشتند(لباسها، طرحها، رنگها، پارچهها) تأثیر گذاشت.
از نظر سیاسی، کندی در کاخ سفید بود، همسرش جکی نماد مد بود که الگویی برای زنان از همه طبقات اقتصادی و اجتماعی شد تا در ظاهر خود تغییراتی اعمال کنند.
بازار کار و روند مد در دهه 70
در دهه 70 زنان بیشتری از تحصیلات دانشگاهی برخوردار شدند. از زنان انتظار میرفت بچهدار شدن را رها کره و به محل کار متعهد شوند و از نردبان ترقی بالا بروند. بازار کار به نفع زنان رشد کرده بود. به آنها فرصت های بیشتری برای پیشرفت می داد. ترندهای زنان در دهه 1970 شامل کمد لباس چند لایه بود. اکنون زنان میتوانستند شلوارهای دمپا گشاد ، کت و شلوار ، ، شلوار گاشو، کفشهای مسطح، و شلوار جین بپوشند.
بازار کار و روند مد در دهههای 80 و 90
بازار کار برای زنان در دهههای 1980 و 1990 تقریباً مشابه مردان بود. بالاخره برابری پذیرفته شد. پست های اجرایی، کارآفرینان زن بیشترو زنان خانه دار کمتری وجود داشت. و همچنین فرصتها، حقوق و موقعیتهای مدیریتی بیشتر برای زنان.
بازار کار در دهه های 1980 و 1990 برای زنان منفجر شد. زنان با این ایده بزرگ می شدند که می توانند در جامعه حضور باشند و هر کاری که می خواهند انجام دهند.در عصر تکنولوژی رشته های تحصیلی کاملاً جدیدی در حال اختراع بودند. بنابراین طیف وسیع تری از فرصت های شغلی ایجاد شده بود.
برنامههایی در دبیرستان ها طراحی شده بود که زنان را تشویق میکرد تا علوم بیشتری کسب کنند تا برای تحصیل در رشتههای دانشگاهی که به طور سنتی مرد محور بودند، آماده شوند.
ترندهای اصلی که در طول دهه 1980 به دنبال آن بودند عبارتند از شلوارهای فاق بلند گشاد، شلوارهای اسلاش، لگ ها ، لباس هایی که فرم بدن را نشان می داد و کت هایی با شانه پد دار و کت و شلوار پد دار، رنگهای روشن، جین، تاپ و کتهای کات-آف دار.
مد زنانه در دهه 90 به گونه ای بود که ظاهر کژوال را ایجاد کرد که شامل مختصاتی از کت های یقه بلیزر، شلوار، دامن و بلوز بود. زنان در حال ایجاد گزینه های بیشتری از لباس مناسب برای قدرت خود بودند. دهه 90 به ظاهری غیررسمی، مد روز، با استایل تبدیل شد .استایل سنتی یا محافظه کار مناسب این دهه نبود.
جنگ جهانی دوم؛ در این مدت مردان به جنگ رفتند و زنان خانه های خود را ترک کردند و وارد نیروی کار شدند. زنان به این معنا احساس استقلال میکردند که خودشان پول به دست میآوردند و خودشان تصمیم میگرفتند. وقتی جنگ تمام شد، مردان به خانه بازگشتند و شغل خود را می خواستند.
پس از چنین تجربهای رهایی بخش و توانمند، زنان نمیخواستند به خانه برگردند و به نقش خانهداری خود بازگردند. آنها شاغل ماندند و استقلال اقتصادی خود را حفظ کردند.
پس از جنگ، دوران شکوفایی بود. فرهنگ آمریکایی اساساً در تلاش بود تا به حالت عادی پس از جنگ بازگردد. روند مد شروع شد، از جمله رنگ های پر جنب و جوش و پارچه های بیشتری که دوباره در طراحی ها استفاده می شد. مردم درآمد بیشتری داشتند تا ترندها را دنبال و خرید کنند. تلویزیون و رسانه های جمعی تاثیر زیادی در ترندهای مد داشتند.
رسانه های تاثیرگذار در قرن بیستم
در طول قرن بیستم رسانه ها به شدت تغییر کرده و ارتقا یافته بودند. بنابراین، رسانهها در تصمیمگیریهای افراد جامعه ما در طول سالها تأثیرگذارتر شده بودند.
به این معنی که رسانه های زیادی در طول قرن بیستم وجود داشت. در طول دهههای 30 و 40، عمدهترین رسانههایی که بر نحوه پوشش زنان تأثیر گذاشت، روزنامهها و مجلاتی مانند Women’s Wear Daily و Vogue، فیلمها و معرفی تلویزیون پس از جنگ بودند.
با پیشرفتهای تلویزیون، مردم میتوانستند ببینند که فشن آیکون ه چه لباسی میپوشند. فیلم ها محبوبیت بیشتری پیدا کردند.
مردم سبک هایی را تقلید می کردند که از اعضای گروه مورد علاقه خود یا ستاره های سینما دیده می شد. و همچنین کاملاً تحت تأثیر چهرههای سیاسی و امور بینالمللی بودند. رسانههای تأثیرگذار کاملاً حول محور تلویزیون، هنرمندان موسیقی، ستارههای سینما و افراد مشهور در طول دهههای 80 و 90 میچرخیدند. MTV به عنوان صحنه کاملاً تأثیرگذار برای جامعه در دهه 1990 شناخته می شد.
مجلات و تبلیغات از هر نوع هنوز در این زمان از محبوبیت و نفوذ زیادی برخوردار بودند. در دسترس بودن اینترنت بهعنوان رسانه جمعی بود. رسانه ها بر نحوه لباس پوشیدن زنان تأثیر گذار بودند.
مشاغل، نقش ها و لباس ها با گذشت زمان تغییر کردند. هر زمان که نیاز باشد، مردم خود را سازگار می کنند و تغییر می کنند. رسانههای یک فرهنگ بر نحوه نمایش شخصیت هر فرد تأثیر میگذارند.
در رسانه قرن بیستم نقطه کانونی اصلی رسانه ، فشن آیکون ها بودند که در آن مردم به دنبال ترندهای قرن بیستم بودند. افراد خاصی بر اساس حرفه و سبک خود وجود داشته اند که به عنوان نمادهای مد لقب گرفته اند. برای مثال اپرا بر اساس حرفه و ظاهر خود نماد یک زن قوی است.
استایل اپرا با ظاهری مرتب و کژوال طراحی شده است که نشان دهنده جایگاه حرفه ای او در حرفه اش است. مرلین مونرو و جین فوندا نمادهای زن برتر قرن بیستم بودند.
هم مونرو و هم فوندا سبکهای فوقالعاده زنانه داشتند که واقعاً به زنان نشان میداد که میتوانند قوی، حرفهای و موفق باشند و در عین حال ظاهر زنانه خود را در لباسها و استایل خود حفظ کنند. هیلاری کلینتون و مدونا بر اساس مشاغل و سبکهای موفقشان به عنوان نمادهای مد قرن در نظر گرفته میشوند.
هیلاری کلینتون یک نیروی قوی در جهان سیاسی است. استایل او شامل کت و شلوارهای مرتب و محافظه کارانه است که قدرت قوی، زنانه و حرفه ای او را نشان می دهد. در حالی که بت موسیقی، مدونا، به دلیل منحصر به فرد بودن، ریسک در استایل خود و پوشیدن هر چیزی که می خواست مورد ستایش قرار گرفت. آدری هپبورن، جکی اوناسیس و کوکو شنل نمادهای اصلی مد قرن بیستم بودند.
هر سه این زن مشاغل بسیار متفاوت و در عین حال موفقی داشتند. هپبورن یک بازیگر، اوناسیس، همسر یک سیاستمدار و شانل یک طراح مد بود. اگرچه شغل آنها متفاوت بود، اما این سه زن به دلیل شغلی که داشتند کاملاً شناخته شده بودند.
سبک آنها را می توان به بهترین شکل کلاسیک، پایدار، مرتب، محافظه کارانه و زنانه توصیف کرد. در طول قرن، فشن آیکون ها بدون شک جامعه ما را با ترندهای خاصی تحت تأثیر قرار داده اند، این که چگونه خودمان را بیان کنیم و چگونه هر کسی، زن یا مرد، بدون توجه به مسیر شغلی که انتخاب می کند، می تواند قدرتمند و موفق باشد.
اما گاهی اوقات، جامعه صنعت مد را در رابطه با احساسی که در مردم ایجاد می کند، زیر سوال می برد. برخی نگران ظلم به بدن از طریق القاهای مد هستند.
در حالی که برای برخی، مد راه سرگرم کننده برای بیان آزادانه فردیت است . مد وقتی میتواند روی افراد با گرایشهای خاص تأثیر بگذارد، به نوعی افراد را مدیریت میکند. با این حال، مد بیشتر اوج فردیت و آزادی بیان است. به خصوص، وقتی به زنان در کشورهای دیگر و محدودیت های آنها فکر می کنیم. برای جالبتر کردن مسائل، مد فردیت و رهایی را مدیریت میکند.
آمریکا آنقدر متنوع است که مد می تواند برای مردم همه چیز باشد.
نتیجه گیری
قرن ها پیش، زنان کاملاً متفاوت از آنچه در عصر حاضر هستند درک می شدند. تغییر مد بسیار طول کشید. در صد سال گذشته، جهان کوچکتر شده است، به این معنا که ارتباطات افزایش یافته است. همه و همه چیز بارها و بارها روی یکدیگر تأثیر گذاشتند.
از آنجایی که مد تصویری است، زمانی که زنان شروع به حضور در بخشهای مختلف محل کار در مشاغل سنتی مردانه کردند، باید قدرتمند و حرفه ای لباس می پوشیدند. وقتی یک زن مجبور است در قلمرو مردانه حضور خود را اثبات کند ، به خصوص در ابتدا، مهم است که برای احترام و تعلق مناسب به نظر برسد. از آنجایی که مردان با کت و شلوارهای خود حضور داشتند، همه آراسته، رسمی، محافظه کار و سنتی بودند. زنان نیز باید این کار را انجام می دادند.
برای اینکه با زنان همتای مردان رفتار شود، به یک لباس زنانه نیاز داشتند تا خود را به اندازه مردان در تجارت باهوش و دانا و نیرومند نشان دهند. و آنها این کار را انجام دادند. داشتن یک نسخه زنانه از کت و شلوار مردانه به زنان کمک می کند زیرا در این فرهنگ به عنوان فرد حرفه ای شناخته می شود.
میتوان نتیجه گرفت که قرن بیستم زمانی در تاریخ بود که دیدگاه زنان را برای بهتر شدن تغییر داد. هر رویداد مهم در تاریخ قرن بیستم، به نحوی، بر نحوه تغییر طرحها برای بازتاب آنچه در حال رخ دادن بود، تأثیر میگذاشت. در تمام مدت انقلاب ها، رکودها یا دوران جنگ، احساس قدرت مندی زنان وجود داشت.